My Opinion

Brain will talk and hand will write

موقت

الان ها جدیدا زیادی بی حوصله شدم و نمیدونم باید چیکار کنم بیکارم و نمیدونم دقیقا باید چه غلطی بکنم بگین چیکار کنم؟
 

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
Elnaz KJP

هیچی

سلام...
این روزا حس حالم فرق داره....نمیدونم از خودم چی میخوام...زیاد با کسی حرف نمیزنم زیاد پیگیر چیزی نیستم....استرس زیادی دارم که باعث ایجاد بیماری برام شده...این سومین بیماریه که دارم و قراره تا آخر عمرم همیشه همراهم باشه...
حس می کنم نمیدونم چی میشه..نمیدونم آینده چیه..آینده کیه...
حس می کنم توی دنیایی زندگی می کنم که نه اول داره نه آخر ...
هدفی دارم و با جون و دل میخوام بهش برسم...دودلم...میترسم وسط هاش رهاش کنم..وسطاش بیخیالش بشم و بگم چه اشتباهی کردم اینو انتخاب کردم..میترسم دست خودم نیست...همش به آینده دارم فکر می کنم ولی همیشه به خودم میگم واسه چیزی که هنوز نیومده نباید ناراحت شد و فکر کرد ..میدونم یکم میپرم...از مبحثی به مبحث دیگه!ولی این دقیقا زندگی منه و این دقیقا تفکر منه!..
ذهنم تا این حد شلوغه و بدون هیچ طبقه بندی هستش..
میخواستم فقط بنویسمش که حداقل بگم و توی دلم نزارمش و حس تنهایی بهم نده..
از بچگی تنها بودم ولی الان میخواستم تنها نباشم...برای بار اول:-)heart

_الناز

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
Elnaz KJP

تحقیر کردن

نمیدونم چرا یه سری از آدم ها دوست دارن مردم رو تحقیر کنن...

با اینکارتون چی بهتون میرسه؟؟

کسی میاد و بهتون میگه آفرین؟اون لحظه ای که همتون میخندین باعث افتخارتونه؟به این فکر نمی کنید چه ناراحتی رو روی دل اون شخص میزارین؟

میخوام از خودم شروع کنم....اینکه عینکی ام به کسی هیچ ربطی نداره...من عینکو دوست دارم درسته از 2 سالگی دارم عینک میزنم ولی این عینک داشتن به کسی ربط نداره ...

من بدون عینک جایی رو نمی بینم؟خوب اینم به کسی ربطی نداره...

من چهار چشمم؟اینم به کسی ربطی نداره هرکسی برای خودش زندگی می کنه...

عینکی بودن مبنا بر مشکل داشتن نیست من عینکیم که عینکیم به کسی ربطی نداره....

اینکه همیشه عینکی بودنم رو مسخره می کنید و حرفای زشتی بهم نسبت میدن و من جوابتون رو نمیدم مبنا بر احمق بودن من نیست مبنا بر اینه که من دلم میسوزه براتون و نمیخوام منم مثل شما بشم و تحقیرتون کنم ترجیح میدم خودم دلم بشکنه ولی دل کسی رو نشکنم...اما این کارم مبنا بر "احمق"بودنم نیست...

 

عینک

 

من دنیا رو تار می بینم ولی اعتراضی براش ندارم و از اینکه عینک میزنم خجالت نمی کشم....

 

عینک

 

من از چیزی که هستم خوشحالم....

 

من عینک دارم و عینکم رو دوست دارمwink

الیheart.....

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
Elnaz KJP

بزرگ ترین اشتباه

نمیخوام فلسفی حرف بزنم یا از اونایی باشم ک کسی متوجه نشه چی میگه...

میخوام بگم ما هممون توی زندگیمون حداقل یکبار اشتباه کردیم....یکبار احساس ناراحت بودن و عذاب وجدان داشتیم....مهم نیست درمورد چی..مهم اینه حداقل همگی یکبار همچین حسی داشتیم...هممون بعد از هر اشتباه سرزنش میشیم یا خودمون خودمونو سرزنش می کنیم..گاهی اوقات بابتش تنبیه میشیم...

اشباه

ولی میخوام بگم همیشه پدر مادر هامون ازمون میخوان بهترین باشیم و هیچ وقت توقع اشتباه کردن از مارو نداشتن...ولی آیا خودشون هم اشتباهی نداشتن؟خودشون هم کارهایی انجام ندادن که سرزنش یا تنبیه بشن؟

من هر وقت اشتباهی انجام دادم و به خاطرش سرزنش و تنبیه شدم از خودم پرسیدم که اونا چی؟بچگی اونا چی بوده؟هروقت هم از خودشون میپرسم میگن ما هیچ وقت مثل تو نبودیم!!

اشتباه

از نظر من مثل من بودن شجاعت میخواد...کسی که خودش میفهمه اشتباه کرده و خودش به اشتباهش پی میبره آدم شجاعیه ...آدمیه که دوست نداره الکی الکی دل خودشو با چرت و پرت آروم کنه...مثل من بودن شجاع بودنه...من آدمی نیستم بترسم...من آدمیم که اشتباه کردم اعتراف کردم کاره من بوده!و از اینکه تنبیه بشم ترسی نداشتم..

اشتباه میتونه هرچی باشه...دل شکستن کسی..پرخاش...دزدین...خرابکاری..دروغ یا حتی مخفی کاری...

مهم اینه از آخر بگی کاره من بوده و مسئولیتش رو قبول کنی..مهم "شجاع" بودنه...

 

 

الیblush

۳ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
Elnaz KJP

زندگی با امیدواری...

سلام...

فعلا برای شروع کردن یه سری چیزا آمادگی کامل رو ندارم و کمی از اینکه یه سری کارهارو تنهایی انجام بدم میترسم ولی میخوام بگم هر اتفاقی که بیوفته میخوام با امیدواری بیشتر و بیشتر ادامه بدم انگار نه انگار اتفاق افتاده....

میخواستم بگم اول بیاین با هم دوست باشیم و دوست بشیم...

پس خوشحال میشم کامنت بزارین و خودتونو اول معرفی کنید و سنتون رو بگید تا باهم آشنا شیم...

 

"من اسمم النازه ولی دوست دارم الی صدام بزنن...19 سالمه:)heart"

بیاین آشنا شیم^^~.*3*hope

۷ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
Elnaz KJP

زندگی من

سلام.....

امیدوارم حال همگیتون خوب باشه...

واقعیتش هیچ وقت فکرش رو نمی کردم یه روزی بشینم و داستان زندگی خودمو بنویسم اما حس می کنم شاید بتونم با داستان زندگیم به چند نفر امید بدم...

لطفا چون تازه شروع کردم و میخوام ببینم چند نفر مشتاق هستن و تازه وب رو زدم..

لطفا کامنت بزارین تا ببینم آیا میتونم بنویسم یا نه....

اگر هم کسی احتیاج به کمک از هر جهتی داشت بهم بگه..

میتونم کمکتون کنم اگه فقط احتیاج داشتین به کسی که چندین دقیقه رو باهاش به صورت ناشناس حرف بزنید...

همش رو توی دلم نگه میدارم...

دوستتون دارم

الی...heart

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
Elnaz KJP